moshen | ||
|
پسركي دو سيب در دست داشت مادرش گفت:يكي از سيب هاتو به من ميدي؟پسرك يك گاز بر اين سيب زدو گازي به آن سيب !لبخند روي لبان مادر خشكيد!سيمايش داد مي زد كه چقدر از پسركش نااميد شدهاما پسرك يكي از سيب هاي گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت: بيا مامان!اين يكي ، شيرين تره!!!!مادر ، خشكش زدچه انديشه اي با ذهن خود كرده بود..!هر قدر هم كه با تجربه باشيدقضاوت خود را به تأخير بياندازيدو بگذاريد طرف ، فرصتي براي توضيح داشته
امتیاز:
بازدید:
[ ۴ شهريور ۱۳۹۹ ] [ ۰۹:۲۹:۵۶ ] [ moshen ]
{COMMENTS}
|
|
[ ساخت وبلاگ : ratablog.com] |